اسلایدر

فهمیده و قانع

درد و دلها, و داستان غم انگیز _Pretty Boy story

داستان واقعی زیباترین پسر شهر _ The true story of the most beautiful boy

فهمیده و قانع
[ شنبه 11 دی 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 15:20 ] [ محمد باقر ] [ ]


عشق و گل
[ سه شنبه 16 آذر 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 15:5 ] [ محمد باقر ] [ ]


درک فهم شعور
[ دو شنبه 15 آذر 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 14:26 ] [ محمد باقر ] [ ]


تا نبیند ...
[ دو شنبه 26 مهر 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 18:15 ] [ محمد باقر ] [ ]


اینترنت و گریه
[ سه شنبه 3 ارديبهشت 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:53 ] [ محمد باقر ] [ ]


مرگ
[ سه شنبه 2 ارديبهشت 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:44 ] [ محمد باقر ] [ ]


بهره و وام = نزول خوار و نزول گیر

بهره و وام = نزول خوار و نزول گیر

 

 

 

پدرتو در می آورن صبر کن !!!

 

وقتی از کسی پول بگیری و بعد از مدتی پول بیشتر بپردازی اسمشو میزاری " نزول "

 

اما وقتی که از بانک وام می گیری و بعد از مدتی بیشتر میدی اسمشو میزاری "وام"

 

مگر بانک امام است؟ مگر بانگ قرآن است؟ کدوم خری اینو گفته گناه نیست؟

 

وقتی پول به کسی میدی و بیشتر نمی گیری اسمشو می زاری حلال و ثواب ، درست

 

اما چرا وقتی پولت رو بانک می زاری و "بهره" می گیری نزول خوار نشدی؟

 

این چه دینیست؟ کدوم مجتهدی اینو گفته؟ تو کدوم کتاب نوشته؟ کی فتوا داده؟

 

قرآن:گناه نزول خوار همانند کسی است که جلوی در کعبه با مادر خود آمیزش می کند

 

یعنی در دین "مسیح و یهود و دین کافر" بهره بانکی یک و نیم تا دو درصد

اما در دین اسلام هیجده تا بیست درصد؟

این چه اسلامیست؟ هشتاد درصد مسلمانان را نزول خور کرده اید

خاک تو سرتون بشه معلمان نزولی ، دانش آموزان نزولی ، مجتهدان نزولی ،

 

بهره بانکی : نفر مقابل هفتاد هشتاد سال از گناه دوری میکنه آخر عمر، پولش رو به نزول

خور نمیده میگه سودش گناهه !! میره میزاره بانک ، سود می گیره فکر  میکنه سود بانک

حلاله !!! آخه اخمق این بانک هم با پول شما به بقیه وام ازدواج ، مسکن ، ماشین ،

خرید جهیزیه و .... میده 26 درصد سود از اون بیچاره ها می گیره 18 درصدشو به تو اخمق

میده ، یعنی بانک توی پولت اکسیر حاملگی میزنه پولت حامله میشه زاد ولد میکنه؟

از زاد ولدش نصفشو میده بهت؟ اگه بانک هیچ کاری هم با پولت نکنه و سود بهت بده گناهه

همه مجتهدین اینو گفتن ، همین آیت الله مکارم شیرازی گفته بیش از یه درصد سود بگیری

حرومه ، اون یه درصد رو هم پول کاغذ و ... حساب کرده تو 18 درصد بگیر خودتو به اون راه بزن

پدرتو در میارن صبر کن

 

وام بانکی: از یه نزول خور پول بگیر یه درصد بهش اضافه بدی اسمشو میزاری نزول دادم ،

اما از بانک پول بگیری 26 درصد روش می کشه ، اینو میگن "خدمات بانکی

بسوزه چنین بانکهایی ، ویران بشه چنین ساختمانهایی ، آتش بگیره چنین جاهایی

سونامی بیاد ببره چنین مکانهای کثیفی رو ، شهاب باران بشه له کنه چنین فاسد خانه هایی رو


وام ازدواج ، وام خانه، وام خودرو ، وام خرید جهازیه ، این وامها اگه درصدی روش بیاد حکم نزول دارن


به خدا اینو فقط نوشتم برای آگاهی بیشتر

 

نزولهایی که در بانک س... ازران تره

نزول تهیه جهزیه  26  درصد ، سه در صد کمتر از نزول حاج شکور عزیزی ،

نزول خرید خانه 25  در صد ،  یک درصد کمتر از نزول مش قنبر ،

نزول ازدواج 21 درصد، سه درصد کمتر از نزول محمود بنگاه دار خیابان مولوی ،

و نزول بانک ملی در خرید ماشین 25 درصد ولی نزول مشهدی قباد رحیمی 27 درصد ،

پس نزول بانک م.... دو درصد کمتر و حلال تر............... بشتابید فقط تا فردا فرصت باقیست

نزول خوران بانک  م...  ص... ر ... ت .. س....... حلال تر باصرفه تر مطمئن تر و خوش برخورد تر در خدمت ملت ایران


پدرتو در میارن بدبخت ، حالا خودتو به اون راه بزن نزول گیر و نزول ده

[ سه شنبه 28 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 1:4 ] [ محمد باقر ] [ ]


مادرانی که غیبت می کنن

مادرانی که غیبت می کنن

 

 

 

امان از دست این مادرا... امان از دستشون

 

هر چقدر بگی غیبت نکنین گناه داره بازم ....

 

انگار که 95 درصد دهنشون از سلولهای غیبت درست شده

 

تقریبا ده سالم بود ،یه روز مهمونی خونه خالم رفته بودیم همه با هم بلند حرف میزدن ، صداهاشونو می شنیدم ، چیزی که به ذهنم خطور کرد خنده ام گرفت

 

پسر خالم گفت برای چه خندیدی چیزی شده

 

گفتم:

 

پدرای ما دارن از بازار و کار و کاسبی حرف میزنن ( گفتگو و بحث بازاری

 

برادرای بزرگتر دارن از سیاست و اخبار حرف میزنن ( گفتگو و بحث سیاسی و اجتماعی

 

خواهرای بزرگتر دارن از درس و تحصیل حرف میزنن ( گفتگو و بحث تحصیلی

 

برادر کوچکتر از اونا دارن از فوتبال و ورزش حرف میزنن ( گفتگو و بحث ورزشی

 

من و پسر خالم ( در سنین ده سالگی ) داشتیم از کارتن و فیلمهای سینمایی و بزن بزن حرف میزدیم ( گفتگو و بحث فیلم و سریال

 

و مادرانمان از خونه همسایه، فامیل، دوستان ، مبلمان اونا ،خونه و دکراسیون اتاق،

طلاهایی که خریده،دخترشو به فلانی داده،تو عروسی سه جور پیراهن پوشیده بود،

عاشق فلانی شده بود،کفش 200 هزاری خریده و .... ( گفتگوی غیبت

 

پسرخالم نتونست تحمل کنه به همه گفت ،حسابی خندیدند

 

اینم یه خاطره شیرین ، دیگه هی نگین فقط داری خاطره تلخ می نویسی !!!

[ سه شنبه 27 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 23:31 ] [ محمد باقر ] [ ]


پسرانی که کمبود محبت دیده ان
[ دو شنبه 26 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 23:2 ] [ محمد باقر ] [ ]


دخترانی که تاریخ مصرف گذرانده اند
[ دو شنبه 25 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:36 ] [ محمد باقر ] [ ]


آرزوهای ما ...

آرزوهای ما ...

 

 

تا به حال شده آرزوی یه چیزی رو داشته باشی اما ...


اما زمانی به آرزویت برسی که دیگه فایده ای برات نداشته باشه !!!


یه زمانی بود که آرزوی "سگا" داشتیم اما زمانی بدستمون رسید که از "سگا" متنفر شده بودیم و "پلی استیشن"به بازار آمده بود


یه زمانی آرزوی " پلی استیشن" داشتیم اما زمانی بدستمون رسید که دیگه فایده ای برامون نداشت و کامپیوتر محبوب شده بود


یه زمانی آرزوی" کامپیوتر " و بازیهای اونو داشتیم اما زمانی بدستمون اومد که دیگه بزرگ شده بودیم باید میرفتیم خدمت سربازی


یه زمانی دلمون "ضبط صوت" جیبی می خواست اما وقتی عمر ضبط صوت های جیبی تموم شد آرزومون رسیدیم


یه زمانی دلمون موبایل می خواست تا ضبط صوت جیبی رو بندازیم بیرون ، و گوشیمون مثل ضبط صوت ده تا آهنگ نداشته باشه بلکه هزار آهنگ توش ضبط ضبط شده باشه بتونیم گوش کنیم دوربین عکاسی داشته باشه عکس بگیریم صدا ضبط کنیم و ....... اما زمانی بدستمون اومد که همه گوشیهای هوشمند داشتن و ما دوباره دست آرزو بلند کردیم که ای خدا منم یه گوشی می خوام یه ملیونی باشه، اینترنت، ایمیل، تلگرام، وای فای، دوربین بیست مگاپیسلی و ... داشته باشه می ترسم آرزموم بر آورده بشه بعد گوشی جدید بیاد بازار که طلا تولید کنه !!!


این آرزوی بچه گونه ما تا جوونی ما بود . از خدا دلگیر نیستیم خدا بهمون داد ولی زمانی خودش نه ، زمانی به دستم رسید که فایده ای برامون نداشت. می دونید چرا؟ خدا آرزوهامونو بر آورده میکنه اما دوست داره بیشتر باهم باشیم. بقیشو بخونین می فهمین


از این پس باید ذهنمونو به آرزوهای بزرگتریمون فعال کنیم


 مثلا" خونه داشتیم تا از اجاره نشینی راحت می شدیم ( آرزوی خونه بر آورده شد


کاش منم موتور داشتم که حداقل پیاده سر کار نمی رفتم ( آرزوی موتور بر آورده شد


کاش منم به جای این موتور گرازه ماشین داشتم ( آرزوی ماشید بر آورده شد


کاش منم یه ماکسیما داشتم حال میداد ( آرزوی ماکسیما بر آورده شد


کاش منم شاسی بلند سوار می شدم ( آرزو بر آورده شد


کاش منم "بنز یا بی ام و یا پورشه" داشتم


اگه بهش نرسیم از خدا ناراحت می شیم باهاش قهر می کنیم و شاید کفر هم بکنیم


این همه چیزایی که خدا بهمون داده به یاد نمی آوریم اما فکر ماشینهای لوکس هستیم که چرا سوارش نمیشیم !!! اگه خدا این آرزو رو هم بر آورده کنه بزرگترش رو خواهیم خواست شک نکنید !! مثل ویلا، زمین بزرگ ،خانه بزرگ و امکانات مدرن ، و کارخانه و ....


اگه به همه اینا هم برسی فکر پادشاهی سرت میزنه شک نکن !!!


اگه پادشاه هم بشی مانند " هیتلر " این جمله را به زبان می آوری:" یک کره زمین، یک کشور ، یک پادشاه "، بعد جنگ جهانی راه میندازی که به آرزویت برسی اما ....خدا دیگه زمین گیرت می کنه


یک کلام بگم و خاتمه: خداوند در قرآن فرموده: اونایی که منو فراموش کردند اونقدر بهشون ثروت میدم تا همیشه فراموشم کنن چون ازشون بیزارم و در مواقعی که اون ادما منو به یاد آوردن و چیزی ازم خواستند باز آرزویشون رو بر آورده می کنم تا اسم منو به زبون نیارن


اما اونایی که همیشه منو یاد دارند چیزی ازم بخوان نمیدم چون اگه آرزویشون رو برطرف کنم تو آرزویشون قرق میشن میرن دنبال آرزویی که بهشون دادم و منو فراموش می کنن ولی این کارو نمی کنم چون می خوام منو فراموش نکنن ، با من بمونن و هی آرزو کنن و همیشه با هم باشیم و از صدای خوبش لذت ببرم

 

خدایا دوستت دارم

[ پنج شنبه 19 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 23:9 ] [ محمد باقر ] [ ]


کدام یک از عنایت خدا را می خواهی؟
[ چهار شنبه 18 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 15:46 ] [ محمد باقر ] [ ]


سونای بخار و خشک
[ سه شنبه 16 فروردين 1395برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 23:53 ] [ محمد باقر ] [ ]


جان شیرین من

 

جان شیرین من

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جونت چقدر اهمیت داره؟

وقتی به کسی بگی :جانم را فدایت می کنم؟

وقتی به کسی بگی:اون فلانی رو بیشتر از جونم دوستش دارم

اما .......

تو یه خرابه ای رفته ای که هیچ کس اونجا نیست و هر دو گرسنه هستین و هیچ فروشگاهی نیست هیچ رد پایی نیست همه جا خلوت،اونی که ادعا میکنه جونش رو بیشتر از جون محمد باقر دوست داره . نفر مقابل میره تا یه چیزی پیدا کنه و بیاره تا هر دو بخورید و گرسنه نباشید یکم که دور میشه خودش از جیبش یه کلوچه برمیداره و تو اون خلوت می خوره 

و یا میری جنگل یا کوه ، وقتی جیره ات تموم میشه نفر مقابل نون تو کوله پشتیش قایم کرده و با خودش فکر میکنه که " اگه اینو همه بخورند من گشنه میشم پس بهتره یه جای خلوت پیدا کنم و ..." پشت یه سنگ بزرگ قایم میشه و نونشو می خوره تا گشنگی اذیتش نکنه و بقیه اگه بمیرند بی خیال این گشنه نشه !! اونوقت که میاد با محمد باقر حرف بزنه میگه من محمد باقرو بیشتر از جونم دوست دارم !!! محمد باقر خجالت نکش اون چیزایی که تو اون کوه و اون جنگل دیدی بهش بگو

و یا وقتی نفر مقابل تو مغازه میاد همش چشمشو دوخته بهت تا حرف بزنی و شادش کنی و همش تکرار می کنه "جون منی جون من، من تو رو از همه و حتی از جونم هم بیشتر دوستت دارم" رو هر روز تکرار میکنه و وقتی موقع نهار میشه به کارگر چلوکبابی میگه : غذامو توی یه لایلون سیاه بزار تا کسی نبینه و بیار مغازه پولت رو بگیر برو . کارگر میاره نهارو تحویل میده و فلان کسی که محمد باقرو بیشتر از جونش دوست داشت میره بالکن مغازش و اونجا تنهایی غذاشو میل می کنه تا یه وقت محمد باقر نبینه و یه قاشق هم غنیمته به محمد باقر تعارف نکنه غافل از اینکه محمد باقر تا به حال یه تعارف قبول نکرده و هیچ وقت چشم به کسی ندوخته حتی اگه سه روز گرسنه باشه.بعد از مدتی همون کس از بالکن میاد پایین و باز کلمه: دوستت دارم، تو جون منی تو نباشی من دنیام هیچ و پوچه، تو رو از جونم هم بیشتر دوست دارم ، و ... رو میگه و ازت می خواد باهاش حرف بزنی و سر تا پات نگاه کنه و شهوتش خالی بشه" این همون کسیه که محمد باقرو از جونش بیشتر دوست داشت و به یه تعارف الکی دعوت نکرد

محمد باقر تو عمرش دست به کسی دراز نکرده ، محمد باقر وقتی تو کودکی گم شده بود از مردم پول تاکسی هم نگرفته بود و از صبح تا پنج بعد از ظهر (هشت ساعت) پیاده اومده بود تا خونه برسه ، محمد باقر تا به حال هر تعارفی رو رد کرده و اصلا یه قاشق تعارف و یا یه شکلات رو هم قبول نکرده، پس چرا اینقدر ترس؟؟؟ به خاطر چی؟ با این که تا به حال منو شناختی و هر روز به بهونه دوستت دارم وارد مغازه میشی و ش ه و ت ت رو خالی می کنی و با زبون شیرین تو دنیای منی و جانت رو بیشتر از جانم دوستت دارم یه قاشق تعارف رو نتونستی انجامش بدی می خوای جانت رو بهم بدی؟

 

این نوشته ها مربوط به یه نفر خاص از اقوام بود

 

بعدی....

جان شیرین است . پدری که با خانواده و نوه شیرینش در هوای سرد زمستان با ماشین به جایی می روند وقتی هوای داخل اتومبیل گرم می شود پدر شیشه را تا نصف پایین میکشه و مادر میگه: نوه ات خوابیده هوا سرده شیشه رو بکش بالا نوه ات مریضه سردش میشه مریضیش بدتر میشه !!! و پدر هم میگه:هوا داخل ماشین خیلی گرمه خفه میشم و گوش نمی کنه. اونوقته که این سوال در ذهن می یاد که پدر عزیزم از صبح تا شب هر وقت نوه ات رو می بینی میگی "اون جون منه " اما چطور دلت می خواد هوای نسبتا گرم ماشین رو تحمل نکنی و پنجره رو باز بگذاری تا خودت کیف کنی و نوه ات که مریضه و سرما خورده در سرما بلرزد و توی بغل مادرش همش اینو تکرار کنه" مامان سردمه" اما تو گوش نکنی و بگی: بس کنید دارم خفه میشم

پس اونی که ادعا داری جان کسی رو بیشتر از جان خودت دوست داری اعتراف کن به این جمله که "جان معامله ندارد "وسلام

[ چهار شنبه 24 دی 1394برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:25 ] [ محمد باقر ] [ ]


بس است دروغ

بس است دروغ


این همه دروغ چرا!!!!!!!!!!؟

چرا وقتی حرف می زنیم از کلمه " قربونت " استفاده میکنیم؟

واقعا قربونش میریم؟

یعنی اون بگه بشین سرتو برام قربونی کنند قبول می کنی؟

چرا دروغ؟ چرا؟ برای چه؟

یعنی این گناه نیست؟

دروغ دروغ است چه برای دوست چه برای دشمن؟

حتی اگه در فضای مجازی در نظرات و جواب نظرات از کلمه " قربونت " استفاده کنیم

انگار جمله "دروغگو دشمن خداست" رو مثل اسباب بازی تو دهنمون بازی میدیم

اگه اسلام تو رگمونه و این جمله رو قبول داریم پس عمل کنیم

 

نفر مقابل بعد از سلام و احوال پرسی که به خونه میاد خوشحاله که ثواب کرده ، امروز با یکی برخورد خوبی داشته و خوشحال و شاد از هم دیگه جدا شدند و با محبت و صمیمیت و وفاداری و خنده و شادی همدیگه رو ترک کردند و وقتی به خونه بر می گرده فکر می کنه پیش خدا هم محبوبه !!! اما غافل از آنکه در حرفهایش چندین دروغ به کار برده مثال: قربونتم، نوکرتم، چاکرتم، کوچیکتم، دورت بگردم،فدات شم، دردات بخوره به این دو تا چشم، خدا منو بکشه چی شده،بمیرم واست، فلان چیز که خریدم قابل شما رو نداره، و .....

دروع دروغ است و دروغ گو دشمن خداست پس این جملاتی زیبایی که به همدیگه هدیه میدین ثواب نکردید که هیچ، کباب کردید "موئمنین

 

بس است دروغ

[ چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:58 ] [ محمد باقر ] [ ]


محبوب ترین پادشاه پادگان

محبوب ترین پادشاه پادگان ؟

 

فکر می کنید محبوب ترین پادشاه واقعی در پادگان کیست؟

سرتیب؟

سرهنگ؟

سروان؟

سرگروهبان؟

نخیر !!! این رو باید از اونایی پرسید که در ارتش خدمت کردند

کل پادگان به فرمانده خود سرتیب احترام می زاره

اما نه به خاطر اینکه دوستش داره نه !!! مجبوره

کل گردان به فرمانده خود سرهنگ احترام میزاره

نه به خاطر اینکه دوستش داره نه !!! چون مجبوره

کل گرهان به  فرمانده خود سروان احترام میزاره

نه به خاطر این که دوستش داره نه؟ !!! چون مجبوره

کل سربازای یک گرهان به گروهبان هاشون احترام می زارند

نه به خاطر اینکه دوستشون دارند نه !!! مجبورند

اینها در بین سربازان محبوب نیستند احترام به اینها اجباریست نه اختیاری

پس محبوب در پادگان کیست؟

اونایی که عشق در خواب می بینند . . . اونایی که دختر در خواب می بینند .

اونایی که مادر در خواب می بینند . . . اونایی که خانواده در خواب می بینند .

اونایی که دوستای شخصی خود را در خواب می بینند یا اونایی که دوست دختر خود را در خواب می بینند و یا اونایی که به بهترین محبوب خودشون قبل از سربازی فکر می کنند

اینها در بیرون پادگان پادشاهان محبوب بودند در درون پادگان

وجود ندارند که محبوب باشد اینها در پادگان رویاست

پس محبوب پادگان کیست؟

در پادگان پدر نیست مادر نیست برادر نیست خواهر نیست خانواده

نیست و دوست دختر نیست فقط پسر فقط پسر فقط پسر ،در سنین مختلف

،قیافه های گوناگون، رنگ های مختلف، زبانهای متفاوت،

لهجه های شیرین، و دهنم لال بچه گونه

بله درست است محبوب ترین پادشاه واقعی در پادگان ها

که محبت به اون اجباری نیست بلکه اختیاریست،

پسر زیبای پادگانه

سربازایی که نه پدر می بینند نه مادر ،نه دوست، و نه دوست دختر ... این سربازان که طوفان جوانیشون غوغا می کند سجده می زنند بر پسران زیبا که با آنها عشق را فرو بریزند و به هر طریقی که شده خالی شند و پسر زیباست که بدون کاری محبوبترین فرزند پادگانه، ولی اگر این پسر زیبا با زیبایی شیطانی اش و با لهجه شیرین و بچه گونه خود همه پادگان رو سر به تعظیم خود آورد و آتش در دل همه بنشاند و سربازایی که به خاطر رسیدن به این پسر زیبا دست به هر خطایی بزنند اما پسر زیبا ......

اما پسر زیبا مومن و خدا ترس باشد .... و آتش حسرت در دل سربازان پادگان و حتی رده های بالاتر تا سرهنگ پادگان بگذارد چه مصیبتی در انتظار او خواهد بود؟؟؟

دوست داشتم دردهایی را بنویسم و همه بدونند که چه زجرهایی از چه ردهایی کشیده ام چون آنجا تنها بودم و پشتم سرهنگ و ... نبود پشتم خدا بود که تحمل کردم و پاک خارج شدم . خدایا حق دارم که بگم بهم افتخار کن یا نه؟ فقط دوست دارم افتخار خودت باشم خدا افتخار خودت

افتخاری که در اون دنیا همه آرزویشان را خواهند داشت . افتخارت رو قایم کن محمد باقر خدا دوستت داره

[ سه شنبه 16 دی 1394برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 22:0 ] [ محمد باقر ] [ ]


دیوونه

دیوونه

 

خوش به حال دیوونه

هر چیزی بستگی دارد به نظر خودت درست؟

همه ما دوست نداریم دیوانه باشیم درست؟

حسرت زندگی دیوونه ها رو می خوریم  که همیشه می خندند و شادی می کنند دنیا براشون بهشته و توی اون دنیا هم جاشون بهشته ولی دوست نداریم دیوونه بشیم !!!

اما چرا اینو میگیم خوش به حال دیوونه که همیشه خندونه؟

دوست داریم به جای دیوونه باشیم؟ قطعا خیر

پس چرا میگیم خوش به حالشون؟

از یه طرف می گند خوش به حالشون از طرف دیگه میگند بی چاره !!!

اما درست نگاه کنند متوجه می شند که بی چاره خودشونند!!!

اگه واقعا همیشه دلمون میخواد خندون باشیم و همیچ چی سرمون نشه پس بهتره دیوونه باشیم بقیه هر چی بگند ما بی خیالشیم چون دیوونه هستیم شاد زندگی می کنیم مفت پول غذا می خوریم مفت می گردیم مفت به همه توهین می کنیم مفت هر چیزی که دوست داریم و نداریم رو انتخواب می کنیم و هر کاری که از دستمون بر بیاد انجامش می دهیم اینو شادی و شور و نشاطو نسیب کدوم انسان میشه؟

هیچ کس به جز دیوونه !!!

اونی که مست کنه عقلش بپره شادی میکنه جهنمو میخره به خاطر شادی !! اما اونی که دیوونست دنیا براش بهشته و دنیای دیگری که بمیره بره داخلش بهشته!!!


واقعا خوش به حال دیوونه

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 20:40 ] [ محمد باقر ] [ ]


دخترا

دخترا

خوش به حال دخترا

واقعا خوش به حالشون


اگه یه دختر ادعا میکنه از شما پسرا خوشبختره قبول کنید حتی خوشبخت ترین انسان روی زمین باشید
دختر های امروزی کار نمیکنند قدیما ماشین لباسشویی نبود بابام میگفت میرفتند رودخونه لباساشونو می شستند پودر لباس هم نداشتند آب میاوردند غذا درست می کردند گاز نداشتند میرفتند دنبال نفت و بعد ها گاز مایع و هزار مصیبت تا غذا رو هم درست کنند بعد جارو بکش خونه رو تمیز کن جارو برقی کجا بود؟ بچه نگه دار زود به زود لباسشو عوض کن پوشک بچه کجا بود؟ نون بخر با اون جمعیت سر سام آورش . ظرفها رو بشور ماشین ظرفشویی کجا بود و شبها هم کتک همسرتو بخور !!! الان مگه میشه به یه همسر چیزی گفت !!! طلاقشو میگیره مهریشو به اجرا بزاره و .... یه عمر نونش بده آخرش بفرستت گوشه زندون !!!

دخترا هم همینطور

باورت نمیشه؟

پسر دنیا بیا . هی کار کن هم فکر و هزار دردسر و آخرش خونه ماشین مغازه کار و پول!!!

دختر چی؟ درس بخونه بعد به مردایی میرند که از صبح تا شب بگه جونم و ... و شبها هم سیرش کنند و به قول اون دکتره : یه دهم تو حال میکنی با این همه زحمت و نه دهم دختر حال میکنه با این همه ....

واقعا خوش به حال دخترا

دختر هم نشدیم هه

[ سه شنبه 19 مرداد 1394برچسب:به قلم محمد باقر ,,, واقعیت زندگی, ] [ 20:38 ] [ محمد باقر ] [ ]


صفحه قبل 1 صفحه بعد